جدول جو
جدول جو

معنی چم آسمان - جستجوی لغت در جدول جو

چم آسمان
(چَ)
دهی از دهستان ایدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 26 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان به گردنه سرخ واقع است. کوهستانی و معتدل است و 125 تن سکنه دارد. آبش از قنات و زاینده رود. محصولش غلات، برنج و پنبه. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان کرباس بافی وراهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ)
دهی است از دهستان جلگۀ بخش مرکزی شهرستان گلپایگان. سکنۀ آن 141 تن. آب از قنات و چاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ رَ)
دهی از دهستان صفائیه بخش هندیجان شهرستان خرم آباد که در 2 هزارگزی شمال خاوری هندیجان بر سر راه اتومبیل رو هندیجان به ده ملا در حاشیۀ خاوری رود زهره واقع است. دشت وگرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه زهره. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و حشم داری و راهش در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان این آبادی از طایفۀ افشار میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی است از دهستان ترکه در اهواز، بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان، کنار راه مسجدسلیمان به انجیرک واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 160 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و لولۀ شرکت نفت. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و کارگری شرکت نفت و راهش اتومبیل رو است. این محل دارای چاه نفت است و ساکنینش از طایفۀ هفت لنگ بختیاری میباشند. این آبادی را سیف آباد هم مینامند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ سِ)
حبیکه، راه ستاره ها که مسیر آنها در آسمان است. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به حبیکه در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ)
کنایه از آفتاب است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ زَ)
دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 31 هزارگزی باختر الیگودرز و یک هزارگزی خاور راه آهن اراک به دورود واقع است. هوایش معتدل است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چاه و قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه و جاجیم و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع قریۀ طایقان قم است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 261)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نه آسمان
تصویر نه آسمان
نه فلک
فرهنگ لغت هوشیار